افسردگی بعد از زایمان
داشتن فرزند یک تغییر عمده است و اغلب والدین درمورد تاثیرات آن بر سبک زندگی و رابطهشان آگاهی و آمادگی کافی ندارند.بنابراین تغییراتی در وضعیت روانی زوجین بویژه زنان ایجاد می شود که برای کنترل این حالات احتیاج به آگاهی کافی و گاه مداخلات خاص روانشناسی وجود دارد.
اختلالات روان پزشکی پس از بارداری:
شيوع اختلالات رواني، پس از زايمان افزايش مي يابد. اختلالات رواني پس از زايمان مشكلاتي را براي مادر و نوزاد و ساير اعضاي خانواده ايجاد مي كند. چنين وضعيتي ممكن است بر دلبستگي مادر و نوزاد و روابط خانوادگي تاثير گذاشته و حتي ممكن است تهديدي براي امنيت و سلامت مادر، نوزاد و ساير فرزندان باشد.بيماري هاي روانی پس از زايمان شامل:
1- غم بعد از زایمان
2- افسردگی پس از زایمان
3- روان پریشی پس از زایمانی
غم بعد از زایمان
حدود 30 تا 85 درصد زنان پس از تولد کودک مبتلا به غمگینی پس از زایمان می شوند که معمولا بین روز اول تا چهارم پس از زایمان شروع می شود که یک آشفتگی گذرای خلق است و مشخصه آن بی ثباتی خلق، احساس غمگینی، احساس ملال، سردرگمی ذهنی و گریستن است.اکثر این مادران علایم افسردگی را در ماه های آخر حاملگی تجربه کرده اند. در طی دو هفته اول تشخیص بین غمگینی پس از زایمان با افسردگی کار مشکلی است. علایم این اختلال در طی هفته اول پس از زایمان به اوج خود می رسد و خود به خود تا روز دهم از بین می رود.
بررسیها نشان میدهند این حالتها به حدی شایع هستند که در موارد خفیف میتوانیم آن را بیشتر به عنوان یک تجربه عادی پس از تولد نوزاد در نظر بگیریم تا یک اختلال روانی و با توجه به اینکه این حالات معمولاً فعالیتهای عادی و روزانه مادر را مختل نمیکنند نیاز به درمان خاصی هم ندارند.غم بعد از زایمان، به جز آموزش و حمایت از مادر به درمان تخصصی دیگری نیاز ندارد. اگر علایم بیش از 2 هفته طول بکشد، ارزیابی از نظر وجود افسردگی پس از زایمان ضروری است.
افسردگی پس از زایمان
پذیرفتن مسؤولیت ۲۴ ساعته مراقبت از یك نوزاد شیرخوار تطابق عمدهای را از نظر روانی و شیوه زندگی در اكثر مادران میطلبد، حتی اگر نوزاد فرزند اول نباشد. این استرسهای فیزیكی و روانی معمولاً با استراحت ناكافی تا هنگام ثبات یافتن نیازهای معمول كودك همراه است، بنابراین خستگی و افسردگی در مادران غیرمعمول نیست. بسیاری از زنان پس از تولد کودکشان، یک تغییر بزرگ روحی را تجربه میکنند. این تجربه میتواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاهمدت تا افسردگیهای عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده میشود.افسردگی پس از زایمان، یکی دیگر از اختلالات خلقی است که معمولاً در عرض ۲ تا ۳ ماه اول پس از زایمان ایجاد میشود، اما ممکن است شروع آن به صورت علایم خفیف افسردگی در دوران بارداری، توسط مادر گزارش شده باشد. احساس ناراحتی یا خلق افسرده و تمایل به گریه کردن از علایم عمومی این بیماری هستند و مادران اغلب از خستگی دایمی، مشکلات خواب و تغییرات اشتها شکایت دارند. روی هم رفته این حالت تفاوت خاصی با افسردگی که در دورههای دیگر زندگی فرد اتفاق میافتد ندارد و بیمار حالتهایی از قبیل احساس گناه و بیلیاقتی، لذت نبردن از فعالیتهای روزانه، اختلال تمرکز و حتی گاهی افکار خودکشی را تجربه میکند. در مواردی هم ممکن است اضطراب و حملههای وحشت یا خود بیمارانگاری برای فرد به وجود آید.
احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه میکنند. برای کسانی که بتازگی مادر شدن را تجربه کردهاند و کسانی که خود را دوست دارند، بسیار مهم است که علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی کنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشکی کمک بگیرند. با توجهات و حمایتهای ویژه و درمان مناسب، مادرانی که درجهای از افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند، میتوانند تبدیل به مادری سالم و شاداب شوند.
اما باید توجه داشته باشیم در موارد خفیف که فقط علایم خستگی یا اختلال خواب وجود دارند ممکن است افسردگی تشخیص داده نشود.
وخامت اوضاع
افسردگی پس از زایمان عمیق معمولا 2 تا 3 هفته پس از تولد كودك شروع میشود، اما میتواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفتههای اول یا ماههای ابتدایی پس از زایمان آغاز شود. كسی كه افسردگی از این نوع را تجربه میكند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بیارزش بودن یا تنهایی میكند.اشتهای خود را از دست داده او همچنین ممكن است در تمركز كردن یا انجام كارهای روزمره دچار مشكل شود یا شاید و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممكن است نسبت به كودك خود بیتفاوت باشد یا هیچ احساس وابستگی به او نكند، یا شاید نسبت به موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس كند كه هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. او شاید حس كند كه تنها روزها را میگذراند بدون این كه كوچكترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد.افسردگی پس از زایمان میتواند برای هر زنی پیش بیاید اما برخی زنان ممكن است آمادگی بیشتری جهت مبتلا شدن به این عارضه داشته باشند. زنانی كه در زمانی از زندگی خود دچار افسردگی بودهاند یا بستگانی دارند كه آنها دچار افسردگی بودهاند ممكن است از نظر ژنتیكی تمایل بیشتری به افسردگی پس از زایمان از خود نشان دهند.
مادری كه احساس میكند طرد شده، زندگی ارزش زنده بودن را ندارد، یا به خودكشی فكر میكند باید هر چه سریعتر با پزشك صحبت كند. اگر احساس غم و اندوه و افسردگی شما قوی است، اگر بیشتر طول روز، برای چند روز، شما را درگیر کرده یا اگر بیش از یکی دو هفته طول کشیده با پزشک خود صحبت کنید.با مراقبتهای مناسب، شخص مبتلا میتواند به زندگی عادی خود برگردد.
چه عاملی باعث افسردگی پس از زایمان میشود؟
نقش هورمون ها
هورمونها ی استروژن و پروژسترون در ساختن مواد بیوشیمیایی مؤثر در تنظیم خلق، نقش مهمی دارند، تغییرات سریع میزان خونی آنها پس از زایمان میتواند باعث به هم خوردن وضعیت روانی و خلقی مادر شود. البته بعضی از محققان معتقدند افراد ی که دورههای افسردگی پیش از قاعدگی را تجربه کردهاند، نسبت به تأثیر این تغییرات هورمونی حساسترند .به این ترتیب روان شناسان معتقدند فاصله بین وضع حمل تا اولین عادت ماهیانه پس از زایمان، بحرانی ترین شرایط روانی – عاطفی زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان در این دوره 5 برابر است.
کاهش میزان ترشح هورمون های غده تیروئید نیز از دیگر علل ابتلا به افسردگی است که با ایجاد علایمی چون بی علاقگی به هر چیز و هر کس ، تحریک پذیری و تند مزاجی ، احساس خستگی شدید ، کاهش میزان تمرکز ، بروز مشکلات خواب و افزایش وزن بدن مشخص می شود .
درک تغییرات پس از تولد فرزند
زنانی که بتازگی مادر شدهاند تغییرات مختلفی را در روزها و هفتههای اول پس از زایمان تجربه میکنند. علاوه بر افت ناگهانی استروژن و پروژسترون (که روی حالات روحی اثر میگذارد) تغییرات فیزیکی و روحی و خانوادگی عظیمی نیز برایشان رخ میدهد که میتواند روی چگونگی احساسات یک مادر اثر بگذارد.
تغییرات فیزیکی:
برای بازگشت بدن به وضع اول، زمان لازم است و یک مادر ممکن است احساس خستگی کرده و پس از زایمان احساس ناراحتی کند.تغییرات روحی و شخصی:
نقش یک زن و مسوولیتهای او ممکن است پس از مادر شدن اندکی تغییر کند. زمانی برای تطابق با شرایط جدید لازم است .برخی زنان ممکن است احساس نگرانی، ترس یا تنهایی کنند.
تحمل یک ارتباط بد با همسر، شرایط مالی نامناسب، یا برخی اتفاقات بزرگ در زندگی مثل از دست دادن شغل یا تغییر آن میتواند باعث اضطراب مضاعف شود.
تغییرات در زندگی روزمره و مسئولیتها:
یک نوزاد نیاز خاصی به توجه، انرژی و زمان مادر دارد. برای کسانی که برای اولین بار مادر شدهاند، چیزهای خیلی زیادی برای آموختن در خصوص مواجهه با نیازهای اولیه کودک وجود دارد. بدون یک خواب شبانه خوب، حتما کوچکترین چیزها میتوانند خستهکننده باشند.
روان شناسان علل دیگر بروز افسردگی پس از زایمان را به این شرح می دانند :
- عدم رضایت از زندگی زناشویی
- عدم وجود حمایتهای اجتماعی
- حوادث و استرسهای بزرگ در زمان بارداری یا نزدیک به زایمان
- احساس خستگی ، پریدن از خواب یا خواب منقطع که اغلب با کابوس همراه است
- احساس بیگانگی با نوزاد به جهت ترس از ناتوانی در نگهداری مناسب از نوزاد
- تغییر در شرایط کار و امور منزل
- هیجان ناشی از نگهداری و تربیت فرزند همپای رسیدگی به امور منزل و امور شخصی
- احساس بیهودگی و از دست دادن حس شخصیت و هویت، به عبارتی از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور این تفکر در ذهن ایجاد می شود که مادر می پندارد با تولد نوزاد هویت خویش را گم کرده است
- از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن برهم خوردن تعادل روانی
عوارض احتمالی
فقدان پیوند عاطفی بین مادر و كودك، كه برای هر دو زیانآور است. افسردگی شدید كه ممكن است با احساسات تهاجمی نسبت به كودك، از دست دادن احساس عزت در ظاهر و منزل، بی اشتهایی یا غذا خوردن اجباری، دوری كردن از دیگران یا تمایلات خودكشی همراه باشد.گام های درمانی/ کمک به درمان
- استراحت کافی، تغذیه مناسب و حمایت شدن، از موارد مهم جهت مقابله با این حالت است،
- مادران باید سعی کنند کمک دیگران را در روزها و هفتههای اول پس از وضع حمل پذیرا باشند
- صحبت کردن با افرادی که به شما نزدیکند یا با کسانی که آنها هم بتازگی مادر شدهاند، میتواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری کند که تنها نیستید.
- اگر احساس میکنید که به گریه کردن نیاز دارید نباید جلوی اشکهای خود را بگیرید،
- در نظر گرفتن برنامههای مكرر خارج از منزل نظیر قدم زدن و دیدارهای كوتاه با دوستان و اقوام برای مادران مفید است.
- مادران باید كودك خود را در اتاق جداگانهای بخوابانند. در این صورت مادران راحتتر استراحت خواهند كرد.
- روان درمانی یا مشاوره با متخصص مربوطه در صورت تداوم افسردگی توصیه میشود.
- عدم بهبود افسردگی پس از زایمان در طی ۶-۴ هفته
- وجود افكار و تصمیمات جدی خودكشی كه این حالت یك فوریت روانپزشكی است.
- اگر احساس غم و اندوه پس از تولد فرزند بیش از یکی دو هفته طول کشید با پزشک خود مشورت کنید
- اگر از نظر روحی دچار افسردگی شدهاید، با پزشک خود مشورت کنید. این زمان، زمانی است که باید از یک شخص دیگر هم کمک بگیرید.
. Spineli M. G. Antepartum and postpartum depression. The journal of Gender–Specific Medicine by multimedia health care
۲. اسدالهی ق. روان پزشكی بالینی جهت دانشجویان پزشكی و رشته های وابسته. اصفهان: انتشارات عروج. .
۳. قاضی جهانی در ترجمه: اصول بیماری ها و بهداشت زنان كیستنر. ویراست هفتم. رایان كی جی (مؤلف). تهران: انتشارات گلباران.